ايران

خوش آمديد

جامعه

۱۰۲ بازديد

مردم نوشتار اصلي:

مردم

تركيب قوميتي ايران بر اساس داده‌هاي «كتاب واقعيت‌هاي جهان سيا» ۶۱٪ فارسي‌زبان، ۱۶٪ آذربايجاني، ۱۰٪ كرد، ۶٪ لر، ۲٪ بلوچ، ۲٪ عرب، ۲٪ تركمن و ۱٪ از ديگر اقوام است.[۶۶]  تخمين‌هاي كتابخانه كنگره به اين ترتيب هستند: فارسي‌زبان (۶۵٪)، آذري (۱۶ ٪)، كرد (۷٪)، لر (۶٪)، عرب (۲٪)، بلوچ (۲٪)، تركمن (۱٪)، گروه‌هاي ترك‌تبار قبيله‌اي همچون قشقايي (۱٪)، و گروه‌هاغيرايراني و غيرترك همچون ارمني، آشوري، و گرجي (كمتر از ۱٪).

همچنين زبان فارسي به عنوان زبان مادري توسط حداقل ۶۵٪ جمعيت و به عنوان زبان دوم توسط بخش بزرگي از ۳۵٪ ديگر گويش مي‌شود.[۶۷] مازندراني، گيلك، لك، تالشي، خلج، مندايي(صائبي)، سيستاني و يهودي نيز از ديگر گروه‌هاي قومي ايران هستند.[۶۸] 

بنابر گزارش سال ۲۰۰۸ دفتر كنترل مواد و جرايم سازمان ملل متحد، نزديك به سه درصد جمعيّت ۱۵ تا ۶۴ سال ايران مواد مخدر مصرف مي‌كنند كه اين بالاترين درصد مصرف مواد مخدر در جهان است.[۶۹] ايران بر اساس برآورد سال ۲۰۰۹ بيش از ۳۲ ميليون كاربر در اينترنت دارد.[۷۰]

جمعيت  

جمعيت ايران بر اساس برآورد مركز آمار در سال ۱۳۹۱ حدود ۷۷ ميليون و ۱۷۶ هزار نفر بوده‌است. رشد جمعيت ايران در حال كاهش است و در سال ۱۳۹۰ به ۱.۲۹ درصد رسيده‌است. ميانگين اندازه خانوارهاي ايراني نيز ۳.۵۵ نفر است.[۷۱] در سال ۱۳۹۰ ايران هجدهمين كشور پرجمعيت جهان بوده‌است.[۷۲] تغييرات جمعيت ايران بين سال‌هاي ۱۲۶۰ تا ۱۳۸۵ هجري شمسي  پيش بيني ميشود با نرخ رشد كنوني ، جمعيت ايران تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰۵ ميليون تن افزايش يابد.[۷۳]

زبان

بر اساس تقسيم‌بندي دانشنامه اتنولوگ در ايران در مجموع حدود ۷۵ زبان رواج دارد[۷۴] و بزرگ‌ترين گروه‌هاي زباني ايران را فارسي، تركي آذربايجاني، كردي، لري، تركمني، گيلكي، مازندراني، عربي و بلوچي تشكيل مي‌دهند. تركيب زباني جمعيت ايران بر اساس «كتاب واقعيت‌هاي جهان سيا» ۵۳٪ فارسي و گويش‌هاي آن، ۱۸٪ آذربايجاني و ديگر زبان‌هاي تركي، ۱۰٪ كردي، ۷٪ گيلكي و مازندراني، ۶٪ لري، ۲٪ بلوچي، ۲٪ عربي و ۲٪ زبان‌هاي ديگر است.[۶۶] 

زبان رسمي و اداري ايران فارسي است.

اين زبان از شاخه جنوب غربي زبان‌هاي ايراني در خانواده هند و اروپايي است. براساس اصل پانزدهم قانون اساسي ايران كتابهاي درسي بايد با اين زبان و خط باشد، ولي استفاده از زبان‌هاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه‌هاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در مدارس آزاد است. دين سهم نسبي اقليت هاي مذهبي در جمعيت ايران (سهم در كل جمعيت ٪۰/۶۲) كيش             درصد      مسيحي             ۲۵٫۲۲٪ كليمي             ۱٫۸۸٪ زرتشتي             ۵٫۴۱٪ ساير             ۱۰٫۵۲٪ اظهار نشده             ۵۶٫۹۷٪      دورهٔ مهرپرستي     دورهٔ مزديسني (كيش زرتشت)    

دورهٔ اسلامي  همچنين آيين‌هاي ديگر در برخي دوره‌ها رواج يافته‌اند مانند دين مزدك، ماني و مسيحيت پيش از اسلام. در پانصد سال گذشته، پس از تشكيل دولت صفويان همواره تشيع آيين رسمي ايران بوده‌است. بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۹۰از ۷۵٬۱۴۹٬۶۶۹ نفر سرشماري شده در خصوص نوع دين، ۹۹/۳۸ درصد (۷۴٬۶۸۲٬۹۳۸ نفر) مسلمان، ۰/۱۶ درصد (۱۱۷٬۷۰۴ نفر) مسيحي، ۰/۰۱ درصد (۸٬۷۵۶ نفر) كليمي، ۰/۰۳ درصد (۲۵٬۲۷۱ نفر) زرتشتي، ۰/۰۷ درصد (۴۹٬۱۰۱ نفر) ساير اديان و ۰/۳۵ درصد (۲۶۵٬۸۹۹ نفر) اظهار نشده ثبت شده است. [۷۵] برآوردهاي خارجي انجام شده از جمعيت ايران، ٪۸۹ شيعه، ٪۹ سني و ٪۲ مسيحي، زرتشتي، يهودي، بهائي و پيروان ساير اديان هستند كه با آمارهاي رسمي اندكي متفاوت است. [۶۶] 

در اصل ۱۲ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اسلام و مذهب جعفري دوازده امامي دين رسمي است و مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفي، شافعي، حنبلي، مالكي) و شيعيان زيدي نيز به عنوان اقليت مذهبي قانوني شناخته شده‌اند. همچنين در اصل ۱۳ قانون اساسي، ايرانيان مسيحي، يهودي و زرتشتي به عنوان اقليت ديني پذيرفته شده‌اند و مي‌توانند در حدود قانون بر اساس كيش خود عمل نمايند.

آب و هوا

۱۱۰ بازديد

ايران از لحاظ آب و هوايي يكي از منحصربه‌فردترين كشورهاست. اختلاف دماي هوا در زمستان ميان گرمترين و سردترين نقطه گاهي به بيش از ۵۰ درجهٔ سانتيگراد مي‌رسد.  داغ‌ترين نقطهٔ زمين در سال‌هاي ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ ميلادي، در نقطه‌اي در كوير لوت ايران بوده‌است.[۶۴] 

ايران از لحاظ بارندگي در سطح نيمه‌خشك و خشك است. 

آب و هواي ايران متأثر از چندين سامانه‌است:     

سامانه پرفشار سيبريايي كه با ريزش به عرض‌هاي جنوبي در نوار شمالي بارش باران و برف و كاهش دما و در ساير نقاط فقط كاهش دما را به همراه دارد.    

سامانه باران‌زاي مديترانه‌اي كه از سمت غرب وارد ايران مي‌شود و موجب ريزش باران يا برف در بسياري از نقاط غربي و مياني و شرق ايران مي‌شود.    

سيستم كم فشار جنوبي كه در نوار جنوب و جنوب غرب موجب رگبار باران مي‌شود.  ميزان بارندگي در ايران بسيار متغير است. در شمال به بيش از ۲۱۱۳ ميليمتر (رشت، ۱۳۸۳) نيز مي‌رسد. در نواحي كويري بارش عمدتاً بسيار كم و در حدود ۱۵ ميليمتر است. بارش نواحي شمال غرب و غرب، دامنه‌هاي جنوبي البرز و شمال شرق تا حدودي قابل توجه (حدود ۵۰۰ ميليمتر) مي‌باشد. در ساير نقاط ميزان بارش از ۲۰۰ ميليمتر بيشتر نمي‌شود. ايران با مشكلات كم آبي دست و پنجه نرم مي‌كند. پيش‌بيني مي‌شود ايران در سال ۲۰۲۵ در وضعيت تنش آبي قرار بگيرد.[۶۵] 

اختلاف دماي هوا در ايران در نقاط مختلف زياد است. در حالي كه در فصل زمستان دماي شهركرد در شب به ۳۰- درجه هم مي‌رسد، مردم اهواز هواي تابستاني (۵۰ درجه) را تجربه مي‌كنند. هواي سواحل شمالي در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل مي‌باشد. نواحي شمال غرب و غرب تابستانهاي معتدل و زمستان‌هاي سرد و نواحي جنوبي تابستان‌هايي به شدت گرم و زمستان‌هايي معتدل دارند.

ايران از لحاظ آب و هوايي يكي از منحصربه‌فردترين كشورهاست. اختلاف دماي هوا در زمستان ميان گرمترين و سردترين نقطه گاهي به بيش از ۵۰ درجهٔ سانتيگراد مي‌رسد.

داغ‌ترين نقطهٔ زمين در سال‌هاي ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ ميلادي، در نقطه‌اي در كوير لوت ايران بوده‌است.[۶۴]

ايران از لحاظ بارندگي در سطح نيمه‌خشك و خشك است.

آب و هواي ايران متأثر از چندين سامانه‌است:

  1. سامانه پرفشار سيبريايي كه با ريزش به عرض‌هاي جنوبي در نوار شمالي بارش باران و برف و كاهش دما و در ساير نقاط فقط كاهش دما را به همراه دارد.
  2. سامانه باران‌زاي مديترانه‌اي كه از سمت غرب وارد ايران مي‌شود و موجب ريزش باران يا برف در بسياري از نقاط غربي و مياني و شرق ايران مي‌شود.
  3. سيستم كم فشار جنوبي كه در نوار جنوب و جنوب غرب موجب رگبار باران مي‌شود.

ميزان بارندگي در ايران بسيار متغير است. در شمال به بيش از ۲۱۱۳ ميليمتر (رشت، ۱۳۸۳) نيز مي‌رسد. در نواحي كويري بارش عمدتاً بسيار كم و در حدود ۱۵ ميليمتر است. بارش نواحي شمال غرب و غرب، دامنه‌هاي جنوبي البرز و شمال شرق تا حدودي قابل توجه (حدود ۵۰۰ ميليمتر) مي‌باشد. در ساير نقاط ميزان بارش از ۲۰۰ ميليمتر بيشتر نمي‌شود. ايران با مشكلات كم آبي دست و پنجه نرم مي‌كند. پيش‌بيني مي‌شود ايران در سال ۲۰۲۵ در وضعيت تنش آبي قرار بگيرد.[۶۵]

اختلاف دماي هوا در ايران در نقاط مختلف زياد است. در حالي كه در فصل زمستان دماي شهركرد در شب به ۳۰- درجه هم مي‌رسد، مردم اهواز هواي تابستاني (۵۰ درجه) را تجربه مي‌كنند. هواي سواحل شمالي در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل مي‌باشد. نواحي شمال غرب و غرب تابستانهاي معتدل و زمستان‌هاي سرد و نواحي جنوبي تابستان‌هايي به شدت گرم و زمستان‌هايي معتدل دارند.

واژه‌شناسي

۹۶ بازديد

در طول تاريخ «ايران» يكي از رايج ترين نام‌هاي سرزمين وجغرافياي نامهاي ايران بوده‌است. واژهٔ ايران (به پارسي باستان: «اَئيريَه‌نا»، به پارسي ميانه: Eranshahr.svg، تلفظ با ياي مجهول)، و برگرفته از كلمه «آريانام خَشَترام» و به معناي «سرزمين آرياييان» است كه در گذر زمان به ايران تبديل شده‌است.[۱۱][۱۲] 

آرياييان سرزمين خود را ايريوشَي‌ُنِم يا ايريو دئينگهونام يعني «مساكن آريائيان» مي‌خواندند و بعدها كه داراي حكومت و پادشاهي شدند ميهنشان را ايريانو خْشَثْرُ يعني «پادشاهي ايرانيان» خواندند. اين نام بعدها اِئران شََتْر و «ايران شَهر» شده كه «ايران» كوتاه شده همين نام است.[۱۳] 

واژهٔ «آريا» در زبان‌هاي اوستايي، پارسي باستان و سانسكريت به ترتيب به شكل‌هاي «اََئيريه»، «آريه»، و «اَريه» به كار رفته‌است. همچنين در زبان سنسكريت «اريه» به معني سَروَر و مهتر و «آريكه» به معني مَردِ شايستهٔ بزرگداشت و حرمت است و آريايي به زبان اوستايي «ائيرين» و به زبان پهلوي و پارسي دري «اير» خوانده مي‌شود.  «ايران» در واژه به معني «سرزمين آرياييان» است و مدت‌ها پيش از اسلام نيز نام بومي آن ايران، اِران، يا ايرانشهر بود. يونانيان كه با ايران در زمان هخامنشيان آشنا شده بودند آن را پِرس (برگرفته از از پارس) مي‌ناميدند و در ديگر زبان‌هاي اروپايي هم تلفظ‌هاي مختلف اين واژه (Persia در انگليسي و Perse در فرانسوي) رايج شده بود. دولت رضاشاه در سال ۱۳۱۳ به دولت‌هاي خارجي اعلام كرد كه ازين پس فقط از نام «ايران» (Iran) در اشاره به اين كشور استفاده شود.[۱۴]

اين تصميم مورد اعتراض گروهي از سياستمداران و پژوهشگران قرار گرفت كه معتقد بودند اين كار موجب ايجاد شكاف بين پيشينه تاريخي كشور با ايران امروز مي‌شود. در نهايت محمدرضا پهلوي در سال ۱۹۵۹ اعلام كرد كه هر دو نام قابل استفاده است.